** حكمت(364)؛ روش پرسیدن
از آنچه هنوز رخ نداده مپرس كه آنچه رخ داده برای دلمشغولی تو كفایت می كند.
** حكمت(366)؛ ضرورت همراهی علم و عمل
باید كه علم با عمل همراه باشد. پس هر كسی كه می داند باید به كار بندد و علم، عمل را فرا می خواند. اگر پاسخ دهد، می ماند و گرنه از آنجا رخت بربندد.
** حكمت(367)؛ نكوهش دنیا
ای مردم! كالای این جهانی، همانند گیاهی خشك و بیماری انگیز است. پس از چراگاه آن دوری كنید كه رخت بربستن از آن خوشتر است از قرار گرفتن در آن و به اندك روزی آن خرسند شدن، بهتر است از ثروت آن.
آن كسی كه مال فراوان اندوخته، محكوم به تنگدستی است و هر كه از آن بی نیازی جسته، به آسودگی رسیده است.
كسی را كه به زیورهای دنیا فریفته شود، نابینایی در پی دارد و هر كه دوستی دنیا را شعار خود قرار دهد، دل خود را از اندوه برگرداند و این اندوه در اعماق قلبش بماند، غمی مشغولش دارد و اندوهی محزونش كند و باشد تا راه نفسش بسته شود و او را در گورستانی افكنند در حالیكه شاهرگ حیاتش بریده شده، گرفتن جانش بر خدا و به گورستان بردنش برای یاران سهل باشد.
مومن دنیا را به دیده عبرت می نگرد و به هر چه روزی اوست، خرسند است و با خشم و كینه سخن دنیا را می شنود. اگر گویند كه توانگر شد، بی درنگ می گوید تهی دست گردید و اگر به زندگی اش شادمان شوند باید به سوگ مردنش بنشینند.
** حكمت(368)؛ فلسفه ثواب و كیفر
خداوند ثواب را در فرمانبرداری و كیفر را در معصیتش قرار داده تا بندگان را از عذاب خود نگاه دارد و آنها را به بهشت روانه دارد.
فراهنگ ** 1003 **